چرا تکرار «پایتخت ۶» پخش نمی‌شود؟ روایت پردیس پورعابدینی از سکانس ملاقات شرعی با شهاب حسینی در «گناه فرشته» + فیلم برگزاری گردهمایی کارشناسان روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سراسر کشور در مشهد مقدس بازیگر فیلم سینمایی «اخراجی‌ها ۲»: روش تدریس تام‌کروز در «تاپ‌گان» متعلق به یک خلبان ایرانی است خانه انیمیشن UP در دنیای واقعی + فیلم و عکس معاون وزیر فرهنگ: سابقه ایران و عراق در حوزه فرهنگ و ارتباطات درخشان است درباره زنده یاد حسن حامد، نمایشنامه نویس و کارگردان فقید مشهدی| خاموشی در اوج درخشش کاش سریال بود! | درباره «مست عشق»، فیلم مهم حسن فتحی بازدید هیأت رسانه‌ای ایران از مؤسسه العلمین عراق + تصاویر ویژه‌برنامه «کوی محبت» در شب شهادت امام جعفر صادق (ع) + زمان پخش فیلم‌های سینمایی تلویزیون برای تعطیلات آخر هفته (۱۳، ۱۴ و ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) + زمان پخش و خلاصه داستان تعطیلی سینما‌های مشهد به مناسبت شهادت امام‌جعفر‌صادق‌(ع) ناگفته‌های پردیس پورعابدینی درباره «فرشته» ستاره‌بازی مسئله ساده انگاشتن امری به غایت پیچیده | دقایقی پای درددل‌های دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ استاندار نجف در دیدار با هیات رسانه ای ایران: جمهوری اسلامی در زمینه های مختلف پیشرفت دارد | روابط عراق با ایران استراتژیک است + تصاویر گزارشی از جلسه نقد و بررسی کتاب «کارنامه فیاض: مجموعه آثار دکتر علی اکبر فیاض»
سرخط خبرها

مروری بر زندگی و آثار رضا سیدحسینی | مردی اردبیلی که ترجمه هایش کلاس فارسی نویسی است

  • کد خبر: ۱۲۹۵۶۲
  • ۲۳ مهر ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۶
مروری بر زندگی و آثار رضا سیدحسینی | مردی اردبیلی که ترجمه هایش کلاس فارسی نویسی است
از سیدحسینی بیش از ۴۰ اثر منتشر شده است و در میان ترجمه‌های او می‌توان نام نویسندگان برجسته ای، چون آندره مالرو، اونوره دو بالزاک، ژان پل سارتر، آندره ژید، آلبر کامو، ماکسیم گورکی، توماس مان، جک لندن را یافت.

خادم | شهرآرانیوز؛ احتمالا قصه‌های حماسه‌ای که رضا سیدحسینی از پدرش پای کرسی شنید نخستین برخورد او با قصه و داستان و اساسا مبحثی به نام تخیل باشد. یک برخورد با شعر هم او را وسوسه کرد به شاعری: «اولین هیجان در برابر شعر را وقتی احساس کردم که آقای فاضلی معلممان در آغاز بهار وقتی بعد از تعطیلات نوروزی به کلاس رفتیم روی تخته سیاه نوشت: «عَلَم دولت نوروز به صحرا برخاست». اما پس از یکی دو بار طبع آزمایی چشمه الهام شعرش خشک شد و از شاعری انصراف داد. او نه با داستان نویسی یا شاعری، که با ترجمه هایش نام آور و ماندگار شد.

نخستین ترجمه

رضا سیدحسینی کتاب خواندن را به گفته خودش «با عشق دیوانه واری» از کلاس پنجم دبستان شروع و یک بار هم کلیله و دمنه را برای خودش رونویسی کرده بود، چون کتاب گران بود و دفتر ارزان. در سال ۱۳۲۰ که پانزده ساله بود روس‌ها آذربایجان را اشغال کردند و یک اتفاق او را به سمت ترجمه کشاند: «در شهر ما [اردبیل]قرائت خانه‌ای علم شد که روزنامه «وطن یولوندا» را که در باکو با خط فارسی مخصوص آذربایجان اشغالی چاپ می‌شد در آنجا می‌خواندیم.

گمان می‌کنم در کلاس دوم متوسطه (معادل سوم راهنمایی فعلی) بودم که یک قطعه ادبی کوچک را از توی آن روزنامه انتخاب کردم و به فارسی برگرداندم و برای روزنامه شهرمان، جودت فرستادم و با کمال تعجب دیدم که چاپ شد.»
گام بعدی اش بسیار بلند بود و داستانی از ماکسیم گورکی را ترجمه کرد: «جرئت کردم و داستان «نغمه شاهین» ماکسیم گورکی را ترجمه کردم که در چند شماره روزنامه جودت چاپ شد.»

کوچ به تهران و شروع جدی ترجمه

با یاری شخصی به نام احمد اسپهانی با ناظم حکمت و ادبیات ترکیه آشنا شد. دری که به آن دنیا برایش گشوده شده بود، بی قرارش کرد و پس از آن در اردبیل قرار نگرفت. مادرش او را به دو دوستش، عبدا... توکل که از مترجمان بنام شد و سلیم طاهری سپرد و رضا سیدحسینی راهی تهران شد.
در تهران با پیرمردی به نام بریانی شبستری آشنا شد که در خیابان فردوسی دکه کوچکی داشت و کتاب امانت می‌داد. او مجلات و کتاب‌هایی از ترکیه می‌آورد. سیدحسینی از همین مجلات داستانی را ترجمه کرد و با واسطه عبدا... توکل به مجله صبا داد که چاپ شد.

ترکی، زبان مادری رضا سیدحسینی است؛ اما آثار مهمی که او ترجمه کرده از زبان فرانسه است. او فرانسه یاد گرفتنش را مدیون عبدا... توکل می‌داند و ماجرای آن دوران تازه به تهران آمدن و هم خانه بودن با توکل و آموختن زبان فرانسه را این طور روایت کرده است: از او [بریانی شبستری]می‌خواستم که از ترکیه برایم کتاب بیاورد. او برخی آثار جهانی را برایم آورد. آقای توکل هم می‌رفت از کتاب فروشی‌هایی که کتاب‌های کهنه می‌فروختند، کتاب فرانسوی می‌خرید و آن‌ها را خوب می‌خواند.

من یادگیری زبان فرانسه را مدیون عبدا... توکل هستم. با هم قرار گذاشتیم که من کتاب‌های ترکی را بیاورم و او هم کتاب‌های فرانسه را بیاورد و با همدیگر آن‌ها را ترجمه کنیم. تصمیم گرفتیم که بعضی از آن‌ها را با تطبیق دو متن فرانسه و ترکی ترجمه کنیم. به این ترتیب شش کتاب بیست و چهار ساعت از زندگی یک زن، مکتب زمان، در تنگ، دختر چشم طلایی [دختر زرین چشم]و زن و بازیچه را ترجمه کردیم، من در خلال این کار زبان فرانسه را هم یاد گرفتم.

سردبیری مجله سخن و آشنایی با پرویز ناتل خانلری

برکات وجود رفیقی، چون عبدا... توکل برای رضا سیدحسینی فقط به آموزش زبان فرانسه ختم نشد. او در دانشگاه با ابوالحسن نجفی و اسماعیل سعادت هم کلاسی بود که این دوستی به مرور به سیدحسینی هم سرایت کرد. سیدحسینی با واسطه ابوالحسن نجفی که خود می‌خواست به فرانسه برود برای سردبیری مجله خوشنام سخن به پرویز ناتل خانلری معرفی شد. خانلری کسی است که سیدحسینی به گفته خودش بزرگ‌ترین تأثیر در فارسی نویسی را از او گرفته است. او چند سالی سردبیری مجله سخن را به عهده داشت و ترجمه مقالات ادبی را در همین دوره و با راهنمایی خانلری آغاز کرد.

خلق مکتب‌های ادبی

کتاب تألیفی مهمی که از رضا سیدحسینی به یادگار مانده، مکتب‌های ادبی است. او این کتاب را سال ۱۳۳۴ وقتی ۲۹ سال داشت در ۲۰۰ صفحه نوشت. بعد به مرور و در ویرایش‌های بعد بر آن افزوده شد. سال ۱۳۷۱، نسخه و ویرایش نهایی آن منتشر شد. این اثر از پرفروش‌ترین آثار تئوری در حوزه ادبیات است.

یک کارنامه پر بار

نام رضا سیدحسینی از همان سال‌های دهه بیست و سی تا همین امروز برای خاطرجمعی خواننده در انتخاب کتاب کفایت می‌کند. عبدا... کوثری که خود مترجم خوشنام و خوش سلیقه‌ای است درباره رضا سیدحسینی گفته است: «از همان سال‌های دبیرستان نام رضا سیدحسینی برای من نویدبخش کتابی خوب بود. هم گزینش خوب و هم ترجمه خوب. هنوز شور و شوق آن بعدازظهر پنجشنبه را از یاد نمی‌برم که از دبیرستان البرز پیاده تا کتاب فروشی نیل در میدان مخبرالدوله رفتم تا کتاب طاعون را بخرم و این کتاب با ذهن نوجوان من چه‌ها کرد.»

از سیدحسینی بیش از ۴۰ اثر منتشر شده است و در میان ترجمه‌های او می‌توان نام نویسندگان برجسته ای، چون آندره مالرو، اونوره دو بالزاک، ژان پل سارتر، آندره ژید، آلبر کامو، ماکسیم گورکی، توماس مان، جک لندن را یافت.
انتخاب خوب، تنها حُسن او نبود و فارسی دانی و تعهدش به متن زبان اصلی باعث شده بود ترجمه‌های خوش خوان و وفادار به متن از او منتشر شود. عبدا...  کوثری در توصیف او چنین گفته است: «شگفتا نوجوانی اردبیلی که به تهران آمد تا به ما فارس‌ها ترجمه کردن و فارسی نوشتن بیاموزد؛ و چه خوب آموخت و چه یادگار‌ها از خود نهاد.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->